مدح و شهادت امام جواد علیهالسلام
بـاز شــبــیـه شـب بــارانـی ام زادۀ دریــایـم و طــوفـانـی ام مـثـل اویـس از قــرن آواره ام در پـی یــاران خـراسـانـی ام عاشـقی ام را همـه فهـمـیـده اند مِـهـر شـده مُهر به پیـشانی ام دست نسیم است سر گیسویش دست خودم نیست پریشانی ام ابروی او نـورٌ عَلی نـور شـد عـاشق این طاق چراغـانی ام داده جنون هستی من را به باد روز نخستی که شـنیـدم جواد می چکـد از کـنج لـبانم شراب خـانه ات آبـاد خـرابم خـراب سنگ تراشی دل سنگم گرفت تیشه زد وساخت ازآن دُرناب شانه زدویکسره دل ریخت ریخت درخم آن گیسوی پرپیچ وتاب به به اگـر دسـت تو افـتـد دلـم فارقم از روز حساب و کتاب جاذبـۀ مـحـض مـرا نـور کن حضرت خورشید به جانم بتاب جـذبـۀ پـیـغـــمبـر اُمّـی جـواد ای به ابـی انت و اُمـی جـواد نیست فـقـط روز مـبادا کـریم هست همه روز و شبم با کریم یاد گرفته است که بر هیچ کس رو نـزند ایـن دلـم، الا کـریم هر چه گـره بیـشتـرم می زنـد می شود این فاصله ها تا کریم خواهش ماجرعه ای از آب بود داد ولـی پـهـنـۀ دریــا کـریـم بس که درِ بسته زدم خـسـته ام باز نـشد هـیـچ در امّـا کـریم در نزده در به روی ام باز کرد باز همین طایـفـه اعجـاز کرد فیض مسیحایی ات عیسی بَرَد دست به دامان تو موسی برد از هـمـه دل می بـرد آقـای مـا بیشتر از حضرت زهرا برد روی پرش لطف کن و پا گذار رتــبـۀ جـبـریـل به بـالا بـرد بـال بـده تا حــرم کـاظمـین ... با نفس وای حـسینم ... حسین مثـل همـیـشـه دم ایـوان طـلا نام تو شـد نـام تو سوگند مـا نـام تو گـفـتم و بـاران گـرفت خیس شد از گریۀ ما صحن ها پنـجـره فـولاد گـره بـاز کـرد از من افـتاده بـه لـطـف شـما مثـل هـمیـشه دم بـاب الجـواد حـاجـت مـا بود که آقـا رضا جـان جـوادت ببـرم کـاظـمین تا کـه بخـوانـیم به پـائـیـن پـا ..."آمـدم ای شـاه پـنـاهـم بـده خـط امـانـی ز گــنـاهــم بـده " وای اگر غصه ی مـادر نبود حـال تو اینـقـدر مکـدر نبـود مثل حسن شدجگرت ریزریز حیف که بالین تو خواهر نبود خوب شد ازحنجره ات خون نریخت حـرمـله در لحظـۀ آخـر نبود شکر خدا پیکرت عریان نشد زیـر سـم اسـب پـریشان نـشد |