سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : حسن لطفی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفتعلن مفتعلن فاعلن
قالب شعر : ترکیب بند

بـاز شــبــیـه شـب بــارانـی ام          زادۀ دریــایـم و طــوفـانـی ام

مـثـل اویـس از قــرن آواره ام          در پـی یــاران خـراسـانـی ام


عاشـقی ام را همـه فهـمـیـده اند          مِـهـر شـده مُهر به پیـشانی ام

دست نسیم است سر گیسویش           دست خودم نیست پریشانی ام

ابروی او نـورٌ عَلی نـور شـد          عـاشق این طاق چراغـانی ام

داده جنون هستی من را به باد

روز نخستی که شـنیـدم جواد

می چکـد از کـنج لـبانم شراب          خـانه ات آبـاد خـرابم خـراب

سنگ تراشی دل سنگم گرفت          تیشه زد وساخت ازآن دُرناب

شانه زدویکسره دل ریخت ریخت          درخم آن گیسوی پرپیچ وتاب

به به اگـر دسـت تو افـتـد دلـم          فارقم از روز حساب و کتاب

جاذبـۀ مـحـض مـرا نـور کن          حضرت خورشید به جانم بتاب

جـذبـۀ پـیـغـــمبـر اُمّـی جـواد

ای به ابـی انت و اُمـی جـواد

نیست فـقـط روز مـبادا کـریم          هست همه روز و شبم با کریم

یاد گرفته است که بر هیچ کس          رو نـزند ایـن دلـم، الا کـریم

هر چه گـره بیـشتـرم می زنـد          می شود این فاصله ها تا کریم

خواهش ماجرعه ای از آب بود          داد ولـی پـهـنـۀ دریــا کـریـم

بس که درِ بسته زدم خـسـته ام          باز نـشد هـیـچ در امّـا کـریم

در نزده در به روی ام باز کرد

باز همین طایـفـه اعجـاز کرد

فیض مسیحایی ات عیسی بَرَد          دست به دامان تو موسی برد

از هـمـه دل می بـرد آقـای مـا          بیشتر از حضرت زهرا برد

روی پرش لطف کن و پا گذار          رتــبـۀ جـبـریـل به بـالا بـرد

بـال بـده تا حــرم کـاظمـین ...

با نفس وای حـسینم ... حسین

مثـل همـیـشـه دم ایـوان طـلا           نام تو شـد نـام تو سوگند مـا

نـام تو گـفـتم و بـاران گـرفت           خیس شد از گریۀ ما صحن ها

پنـجـره فـولاد گـره بـاز کـرد          از من افـتاده بـه لـطـف شـما

مثـل هـمیـشه دم بـاب الجـواد          حـاجـت مـا بود که آقـا رضا

جـان جـوادت ببـرم کـاظـمین          تا کـه بخـوانـیم به پـائـیـن پـا

..."آمـدم ای شـاه پـنـاهـم بـده

خـط امـانـی ز گــنـاهــم بـده "

وای اگر غصه ی مـادر نبود          حـال تو اینـقـدر مکـدر نبـود

مثل حسن شدجگرت ریزریز          حیف که بالین تو خواهر نبود

خوب شد ازحنجره ات خون نریخت          حـرمـله در لحظـۀ آخـر نبود

شکر خدا پیکرت عریان نشد

زیـر سـم اسـب پـریشان نـشد

نقد و بررسی

در بیت زیر کلمه وای دارای بار منفی است و صحیح نیست لذا تغییر داده شد



وای اگـــــر دست تو افتد دلم          فارقـم از روز حساب و کتاب



ابیات زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت های معتبر حذف گردید؛ لازم به ذکر است داستان هایی خنده، رقص و هلهله کردن اُم فضل و دیگر کنیزان در هیچ مقتل معتبری نیامده و تحریفی است؛ اتفاقاً در روایات معتبر کتب عيون المعجزات ص ۱۲۹، اثبات الوصیه ص ۲۱۹، دلائل الأمامیه ص ۳۹۵، بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۶؛ جلاءالعیون ص ۹۶۷، منتهی الآمال ص ۱۸۰۴، مقتل معصومین ج ۳ ص ۴۷۹ و ... اشاره بر گریه کردن اُم الفضل ملعونه بعد از مسموم کردن امام جواد عليه‌السلام شده است، لازم به ذکر است داستان هایی همچون موضوع به پشت بام بردن بدن مطهر امام جواد علیه السلام  ، و .... انداختن بدن مطهر از پشت بام به زمین و سه روز ماندن بدن مطهر امام علیه السلام در زیر آفتاب در هیچ مقتل معتبری نیامده و تحریفی است. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



کاش زمین آب نمی ریـخـتـند          حیف به جز خنده پسِ درنبود



سخت کشیـدند تو را روی بام          وای اگـــر بــــام کبـوتر نبود



شکر خدا قـسمت تو بــــام شد          گودی و نامحرم و خنجرنبود



شــکر خدا پیش نگاهت ز بام         بر ســر نیزه سر اصغر نبود



شکــر برایت حـرم آخـر رسید          ناله ی مجـــنون دل لـــیلا برد